رد شدن به محتوای اصلی

احزاب در کلام آگاهی بخش فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی


احزاب آزاد، ستون های بالندگی و رشد کشورها هستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

احزاب شایسته، به دنبال تمامیت خواهی سیاسی نیستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

احزاب شایسته، می دانند با کجروی و برنامه های دروغین، خیلی زود کمرنگ می شوند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

احزاب و گروه های نیک سیاسی را تنها نگذارید، با پیوستن به آنها، شرایط زندگی خود را بهتر کنید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی



اگر حزب سیاسی شما، به برنامه های خود عمل ننمود، بی درنگ ترکش کنید. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

برای ماندگاری یک گروه، باید دلداده و از خودگذشته بود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

خبرچینان و بدگویان، بزرگترین آفت های ماندگاری هر گروه و سازمان مردمی هستند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

کار گروهی، بدون همراهی جوانان شوریده و کوشا، سرانجامی ندارد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

گروه های مردمی، بدون گرامیداشت همه یاورانشان، توان ایستایی ندارند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

گروه، توانِ افزون آدمیان است. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

گروه هدفمند، کمتر دچار سردرگمی، و از هم پاشیدگی می شود. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

براستی دلدادگی نامیراست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

فلسفه عشق چیست؟ بازی و پایکوبی سرشاخه های تشنه رشد گیتی است در درون ما. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

عشق یگانه است، در درون آدم عاشق، رستاخیز و توفانی بزرگ برپاست. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

عشق، همان کشش آهنربایی درون ماست، که آدمی را ناخودآگاه، بسوی دوست داشتنی ترین چیز می کشاند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

عشق، همچون توفان، سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری، روزافزون می گردد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

عشق، تنها با از خودگذشتگی ارزش می یابد. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی

کارهای گروهی، هر چه بزرگتر و شاداب تر باشند، شوق به زندگی و امید را، افزونتر می کنند. فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

Poshtekar & Kar

همت مضاعف ، كار مضاعف در کلام بزرگان اشخاص بزرگ و با همت به كوه مانند، هر چه به ايشان نزديك شوي عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و مردم پست و دون همانند سراب مانند كه چون كمي به آنان نزديك شوي به زودي پستي و ناچيزي خود را بر تو آشكار سازند. « گوته » ایرانیان هرگاه پُشتکار داشته اند شگفتی ها آفریده اند . « ارد بزرگ » صاحب همت در پيچ و خم هاي زندگي هيچ گاه با درماندگي روبرو نخواهد شد. « ناپلئون »   آنان که مدام دل نگران ناتوانان هستند هیچ گاه نمی توانند ناتوانی را نجات بخشند ! با اشک ریختن ما ، آنها توانا نمی شوند باید توانا شد و آنگاه آستین همت بالا زد . « ارد بزرگ »   هر که در سيرت و رفتار پيشينيان نظر کند ، متذکر مي شود تا چه اندازه از همت مردان واپس مانده است . « همدون قصار » کار ، بهترین تسکین دهنده ، افکار پریشان ، و غم است . « ارد بزرگ » آغاز هر كار مهمترين قسمت آن است . « افلاطون » براي پيشرفت سه چيز لازم است: اول پشتکار، دوم پشتکار، سوم پشتکار. « لرد آويبوري » در پشت هیچ در بسته ای ننشینید  تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید...

Eandaez 2

درعین حال مانبایدفراموش کنیم که,وقتی به کسی که,در مشکلی گیرکرده است پندواندرزی میدهیم ,دردی دردرون اوست وزخاطر نبریم,که,اکنون,اونیازبه دلجوئی ویاری داردوآن اندوه ورنجی راکه درسینه داردوباعث دلگرفتگی واندوه دل,او شده است واینراکه اوهم اکنون سینه ای وقلبی روح وذهنی درآزاروغم است که نیازبدلجوئی ویاری دارد,نه نکوهش وسرزنش ومتلک وکنایه,ویاحتی شاید استفاده,وشاید حتی سواستفاده,ازموقعیت فعلی او,دراین بهترین زمان,که,ازنظرمافقط بهترین زمان است نه,از طرف او,که بگوئیم,الان وقت آن است که بایدباویادبدهم که دیدی سرت خوردبه سنگ من بهت پیشتر,که,گفته بودم چرا برای اوهم اکنون بدترین زمان برای شنیدت عیب وگرفتن ایراداز اوست واو نیازمندیاری ست نه اینگونه سخنهای نابجای دردناک که براندوه,فزوده وغم بسیار میکند تاجائی که شخص به خلوت رفته باخودبگویدبهتر که هیچکس نداندچه دردل من میگذردتاخودم فکری بحال خودم بکنم,تااینکه کسی یابمن خشم گیردیاسرزنشم کندیامراازخودبا زبان خود بااینهمه ایرادگیری ازمن ارخویش براندوهم برغم بیافزاید .مانمیخواهیم دیگران,رااز خوددورکنیماگر واقعابادل قصدداریم,که,اوراکمک کنیم بادل نیزمی بایس...

Dosti 1

بعُد سوم (آرمان نامه ارد بزرگ) فرگرد *دوستی* کتاب بعد سوم آرمان نامه "ارد بزرگ" به قلم "استاد فرزانه شیدا" ●بعُد سوم آرمان نامه اُردبزرگ ● فرگرددوستی ● ____از خدا صدا نمیرسد___ ای ستاره ها که ازجهان دور چشمتان به چشم بی فروغ ماست نامی از زمین و از بشر شنیده اید درمیان آبی زلال آسمان موج دود و خون و آتشی ندیده اید این غبار محنتی که در دل فضاست این دیار وحشتی که در فضا رهاست این سرای ظلمتی که آشیان ماست در پی تباهی شماست گوشتان اگر به ناله من آشناست از سفینه ای که می رود به سوی ماه از مسافری که میرسد ز گرد را ه از زمین فتنه گر حذر کنید پای این بشر اگر به آسمان رسد روزگارتان چو روزگار ما سیاست ای ستاره ای که پیش دیده منی باورت نمیشود که در زمین هرکجا به هر که میرسی خنجری میان پشت خود نهفته است پشت هر شکوفه تبسمی خار جانگزای حیله ای شکفته است آنکه با تو میزند صلای مهر جز ب فکر غارت دل تو نیست گر چراغ روشنی به راه تست چشم گرگ جاودان گرسنه ای است ای ستاره ما سلام مان بهانه است عشقمان دروغ جاودانه است در زمین زبان حق بریده اند حق زبان تا...