رد شدن به محتوای اصلی

ارد بزرگ می گوید : گل های زیبایی که در سرزمین ایران می بینید بوی خوش فرزندانی را می دهند که عاشقانه برای رهایی و سرفرازی نام ایران فدا شدند .

ارد بزرگ می گوید : گل های زیبایی که در سرزمین ایران می بینید بوی خوش فرزندانی را می دهند که عاشقانه برای رهایی و سرفرازی نام ایران فدا شدند .

ز خاکی که خون "سیاوش" بخورد / به ابر اندر آمد یکی سبز نُرد
همه خاک آن شارستان شاد گشت / گیا، بر چمن، سروِ آزاد گشت
نگاریده بر برگها چهرِ اوی / همی بوی مشک آمد از مهرِ اوی
به دی مه بسان بهاران بدی / پرستشگهِ سوگواران بدی
کسی کو ز بهر سیاوش گریست / به زیرِ درختِ بلندش بزیست (شاهنامه فردوسی بزرگ)
از خون جوانان میهن آبیاری میشود، هماره، گلهای وطن. نخستین گل زیبای میهن که پرپر شد، سیاوش بود. گروی زره به دسیسه ی گرسیوز کم توان، سر او را میبرد. قطره خونی از اندامش به روی زمین میچکد که از آن گیاه "پر سیاووشان" میروید. که در همه فصلهای سال، بس بارور شاخ بنیاد است. و این داستان سرآغاز آیین سوگ سیاووشان در ایران، به ویژه در سغد و خوارزم میگردد. در آیین سو و شون زنان به سر و موی خود میکوبند و تن خویش را می خلند، مردان نیز با خستن روی، پاکی و فرهمندی سیاورشن را یاد میکنند که در دوران آل بویه و سپستر،می انجامد به عاشورای حسینی.

کهن الگوی [Archetype] "روییدن گیاهی از خون جوانان " همواره در اندیشه ی ایرانیان جاودانه مانده است. پایداری شگفت آور ایران و ایرانی در جنگهای همیشه تحمیلی ایران، از خون جوانانی سرچشمه میگیرد که در ترازوی سنجش هستومندی خویش، با هستی میهن اهوراییشان، جانباختن را بر سرسپردگی بیگانه برتری دادند. از خون آنانست که ایران آباد است.
از سوی دیگر، کجای این آبادبوم را سراغ دارید که پایمال سم ستوران بیگانه نشده باشد؟ اگر بارها و بارها به ایران، دل گیتی، تازش شده، که اینچنین است، از کدامین سرچشمه سیراب است آبادی این کهن بوم و بر؟
جز از خون دریادلانش/ مگر هست آبی/ که سیراب سازد/ تن تشنه ی بوم را ؟/
به بر آرد از هیچ، آبادبومی/ به زیر افکند دشمن شوم را ؟
به همین شوند گلهای زیبایی که در سرزمین ایران میرویند، نشانه از پایستگی و باروری خاک خویش دارند، خاکی که پیوستگی و زایایی خود را مدیون جوانان جانباخته اش میداند و چه زیبا سرود خیام:
هر سبزه که بر کنار جویی،رسته است/ گویی ز لب فرشته خویی،رسته است
پا بر سبزه تا به خواری ننهی/ کآن سبزه ز خاک لاله رویی،رسته است
یا:
در هر دستی که لاله زاری بوده است/ از سرخی خون شهریاری بوده است
هر شاخ بنفشه کز زمین میروید/ خالیست که بر رخ نگاری بوده است


مسعود اسپنتمان
انجمن گل سرخ
http://30min.mastertopforum.net/-vt348.html

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

میندیش که دیگران

میندیش که دیگران ، تو را به آرمانت خواهند رساند . ارد بزرگ زندگی، زمین و هستی، درد و رنج و بلا نیست. فریدریش نیچه اگر کلمات برای فهم شما دشوار است ، هرگز درپی روشن ساختن آنها نباشید ، زیرا پیچشها و گره های هر چیز ، در آغاز دشوارند نه در پایان . جبران خلیل جبران

پس از آن آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری میگردد

ارد بزرگ میگوید: راهی را که در زندگی برگزیده ایم میتواند برآیند بازخورد کنش دیگران، با ما باشد. پرسش این است: آیا ما خویشتن خویشتنیم؟ و آیا همواره باید پاسخگوی برخورد بد دیگران باشیم؟ این پرسشها را که پاسخ گفتیم، آزادی در ما بارور میشود و پس از آن آرمانی بزرگ همچون عشق به میهن در چشمه وجودمان جاری میگردد هر واکنش و کرداری که از آدمیان در گیتی سر میزند میتواند ریشه در دو گونه کنش متفاوت داشته باشد. یکی ریشه در خویشتن باوری یا به گفته ی ارد بزرگ "خویشتن خویشی"، دیگری ریشه در کنش دیگران با ما. خویشتن خویشی، گونه ای همریشگی و هم آوایی با آنچه از آن برآمده ایم است. "خویشتن خویشی" ریشه های خود را در می یابد و با نوزایی الگوی ریشه ای خود به بازآفرینی خود میپردازد. او را کاری با گفتار دیگران نیست چرا که به خویشتن و راهی که خویشتن در آن میپوید باور دارد. او در رده ی نخست کارآفرینی قرار میگیرد، ازین رو به تنها چیزی که می اندیشد آفرینش خود است. آزادی در او بارور است، زیرا زمانی برای اندیشیدن به آنچه میتواند او را سد کند، ندارد. این منتقدان بالای گود هستند که سدها و جلو...

کتاب نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان

نقش ارد بزرگ و احمدشاه مسعود در تغییر نام افغانستان به خراسان گردآوری و پیشگفتار : شقایق شاهی پیشگفتار : سلام بی پایان خدمت همه هم وطنان تقدیم میکنم. مدتها بود به میتینگ افغان سر نزده بودم رفتم تا ببینم چه گفتگوهای بین دوستان برقرار است که با نوشته علی احمد قندهاری ( که شخصا فکر می کنم ایشان همان دکتر سید خلیل الله هاشمیان باشد ) برخوردم . نکته جالب و اندوهناک گپ ایشان و مصداقی که برای آن آورده بودند یعنی سخنان آقای دکتر سید خلیل الله هاشمیان ! سرشار از ناسزا و دشنام نسبت به آدمهای مهم و نام آشنایی همانند ارد بزرگ و احمد شاه مسعود بود . تا جائیکه به یاد دارم احمدشاه مسعود هیچ گاه در مورد تغییر نام افغانستان نظر آشکاری نداده اند اما بنا بر دانش و خرد خود نام سخیف افغان ، که مال قبیله پشتون را شاید نمی پذیرفت . در مورد دانشمند دوراندیش ایرانی و دوست احمدشاه مسعود یعنی ارد بزرگ هم به همین ترتیب ، جای به خاطر ندارم که گفته ایی ، چیزی در مورد تغییر نام افغانستان داشته باشند . البته ایشان به نام قاره آسیا بر مناطقی که در حوزه...